- 4537
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 7 - 16 سوره واقعه
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره واقعه - آیه 7 -16
وَکُنتُمْ أَزْوَ اجاً ثَلاَثَةً
فَأَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ مَآ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ
وَأَصْحَابُ الْمَشْئَمَةِ مَآ أَصْحَابُ الْمَشْئَمَةِ
وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ
أُوْلَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ
فِى جَنَّاتٍ النَّعِیمِ
ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ
وَقَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ
عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ
مُّتَّکِئِینَ عَلَیْهَا مُتَقَابِلِینَ
ترجمه
و (در آن روز) شما سه گروه باشید.
پس (گروه اول) اصحاب یمین (گروه دست راستى) هستند، اصحاب یمین چه گروهى هستند! (گویى تجسّم سعادتند.)
و (دسته دوم دسته سمت چپ) اصحاب شقاوتند، آن اصحاب شقاوت چه هستند؟ (گویى تبلور بدىهایند.)
(گروه سوم) پیشگامانى (در خیرات هستند که در گرفتن پاداش نیز)، پیشگامند.
آنان مقرّبان درگاه خداوند هستند.
در باغهاى پرنعمت خواهند بود.
(آنان) گروه زیادى از پیشینیان (و امّتهاى قبل) خواهند بود
و گروه کمى از متاخّرین.
بر تختهایى چیده شده و مرصّع
در حالى که روبروى یکدیگرند، تکیه داده اند.
«میمنة» از «یُمن» به معناى برکت و سعادت و «مشئمة» از «شؤم» به معناى شقاوت است، بعضى گفته اند: مراد از این دو کلمه، سمت راست و چپ است. زیرا در قیامت، نامه خوبان به دست راست و نامه تبهکاران به دست چپشان داده مىشود. چنانکه دلیل نامگذارى یَمَن و شام، آن است که یمن، در سمت راست کعبه و شام، در سمت چپ کعبه واقع شده است.
«ثُلّة» به معناى گروه و جماعت است که به قرینه آیه «و قلیل من الاخرین» مراد از آن، جماعتى بزرگ است. «سُرر» جمع «سَریر» به تختى که سرورآور باشد گفته مىشود. «موضونة» به معناى چیده شده و جواهرنشان است. امام باقرعلیه السلام فرمود: تختهاى بهشتیان، بافته هایى از درّ و یاقوت در میان دارد.
فرشتگان همه یکدست مؤمن و تسلیم فرمانند، «یفعلون ما یؤمرون» جنّیان به دو دسته مؤمن و کافر تقسیم مىشوند، «و انّا منّا المسلمون و منّا القاسطون» ولى انسانها سرانجام به سه گروه تقسیم مىشوند. «کنتم ازواجا ثلاثة» چنانکه در سوره فاطر نیز مردم سه دسته تقسم شده اند. «فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات» یک گروه، افراد ظالم و گنهکار، یک گروه، افراد متوسط و میانه، یک گروه، افراد عالى و ممتاز.
در قرآن کریم، براى سبقت و پیشى گرفتن از دیگران مصادیقى بیان شده است، از جمله:
سبقت در ایمان. «سبقونا بالایمان»
سبقت در انفاق و جهاد. «لایستوى منکم مَن أنفق من قبل الفتح و قاتل اولئک اعظم درجةً من الّذین انفقوا من بعد و قاتلوا»،«و فى ذلک فلیتنافس المتنافسون»
سبقت در کارهاى نیک. «فاستبقوا الخیرات»
سبقت در نعمات موعود الهى در بهشت.
امام باقرعلیه السلام، مصداق بارزِ «السّابقون السّابقون» را، انبیا و حضرت على (ع)، یکى از مصادیق آن را، سبقت گیرندگان به سوى نمازهاى پنجگانه دانسته اند.
منظور از قرب در آیه «أولئک المقرّبون»، قرب منزلت است نه منزل و مکان.
قرب به خداوند با ادّعا حاصل نمىشود، راه و روش و دلیل دارد، یهودیان مىگفتند: ما مقرّبان درگاه خدا هستیم. «نحن أبناء اللّه و أحباؤه» ولى قرآن مىفرماید: مقرّبان کسانى هستند که در کمالات پیشقدم باشند. «و السّابقون السّابقون أولئک المقرّبون»
در تقسیم بندى سه گروه، نام سابقون متأخّر آمده، شاید به دلیل آنکه تعدادشان کمتر است، ولى در تجلیل، ابتدا از آنان تجلیل شده است، سپس از اصحاب یمین و دیگران، چون مقامشان والاتر از دیگران است.
پیام ها
1- حضور در قیامت و کیفیّت محشور شدن، به قدرى حتمى است که گویا در گذشته محقق شده است. «کنتم أزواجاً ثلاثة»
2- در شیوه تبلیغ و آداب گفتگو، ابتدا بیانِ خلاصه مطلب و سپس تفصیل آن، مطلوب است. «کنتم أزواجاً ثلاثة - فاصحاب - فاصحاب - و السّابقون»
3- نیکبختى یا بدبختى، سعادت یا شقاوت، در قیامت دائمى است. «فاصحاب المیمنة... فاصحاب المشئمة» (کلمه «اصحاب» جمع «صاحب» به معناى مصاحب و ملازم و جدا نشدنى است)
4- سبقت در ایمان و عمل و خیرات و نیکىها ارزش است. «والسّابقون السّابقون»
5 - کسانى که در دنیا به سوى خیرات سبقت مى گیرند، در آخرت براى دریافت پاداش مقدّمترند. «السّابقون...أولئک المقرّبون»
6- پیشگامان در نیکىها، باید در جامعه مقرّب باشند. «أولئک المقرّبون»
7- بهشت، محلّ کامیابىهاى مؤمن است. «جنات النّعیم»
8 - مقام معنوى، بالاتر از کامیابى مادّى است. ابتدا فرمود: آنان مقرّب درگاه ما هستند، «أولئک المقرّبون» سپس فرمود: در باغهاى بهشتى قرار مىگیرند. «فى جنّات النّعیم»
9- پیشکسوتان و پیشینیانِ صالح فراموش نشوند. «ثلّة من الاولین»
10- براى برانگیختن شوق و علاقه، بیان خصوصیات بهشت لازم است. (کیفیّت تختها «موضونة» چگونگى نشستن «متقابلین»)
11- شیوه نشستن بهشتیان، نشستنِ گرداگرد است تا افراد روبروى یکدیگر قرار گیرند و چهره به چهره شوند. «متقابلین»
12- از آداب پذیرایى، فراهم نمودن جایى است که مهمان در آن احساس راحتى کند. «على سرر... متّکئین علیها»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَکُنتُمْ أَزْوَ اجاً ثَلاَثَةً
فَأَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ مَآ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ
وَأَصْحَابُ الْمَشْئَمَةِ مَآ أَصْحَابُ الْمَشْئَمَةِ
وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ
أُوْلَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ
فِى جَنَّاتٍ النَّعِیمِ
ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ
وَقَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ
عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ
مُّتَّکِئِینَ عَلَیْهَا مُتَقَابِلِینَ
ترجمه
و (در آن روز) شما سه گروه باشید.
پس (گروه اول) اصحاب یمین (گروه دست راستى) هستند، اصحاب یمین چه گروهى هستند! (گویى تجسّم سعادتند.)
و (دسته دوم دسته سمت چپ) اصحاب شقاوتند، آن اصحاب شقاوت چه هستند؟ (گویى تبلور بدىهایند.)
(گروه سوم) پیشگامانى (در خیرات هستند که در گرفتن پاداش نیز)، پیشگامند.
آنان مقرّبان درگاه خداوند هستند.
در باغهاى پرنعمت خواهند بود.
(آنان) گروه زیادى از پیشینیان (و امّتهاى قبل) خواهند بود
و گروه کمى از متاخّرین.
بر تختهایى چیده شده و مرصّع
در حالى که روبروى یکدیگرند، تکیه داده اند.
«میمنة» از «یُمن» به معناى برکت و سعادت و «مشئمة» از «شؤم» به معناى شقاوت است، بعضى گفته اند: مراد از این دو کلمه، سمت راست و چپ است. زیرا در قیامت، نامه خوبان به دست راست و نامه تبهکاران به دست چپشان داده مىشود. چنانکه دلیل نامگذارى یَمَن و شام، آن است که یمن، در سمت راست کعبه و شام، در سمت چپ کعبه واقع شده است.
«ثُلّة» به معناى گروه و جماعت است که به قرینه آیه «و قلیل من الاخرین» مراد از آن، جماعتى بزرگ است. «سُرر» جمع «سَریر» به تختى که سرورآور باشد گفته مىشود. «موضونة» به معناى چیده شده و جواهرنشان است. امام باقرعلیه السلام فرمود: تختهاى بهشتیان، بافته هایى از درّ و یاقوت در میان دارد.
فرشتگان همه یکدست مؤمن و تسلیم فرمانند، «یفعلون ما یؤمرون» جنّیان به دو دسته مؤمن و کافر تقسیم مىشوند، «و انّا منّا المسلمون و منّا القاسطون» ولى انسانها سرانجام به سه گروه تقسیم مىشوند. «کنتم ازواجا ثلاثة» چنانکه در سوره فاطر نیز مردم سه دسته تقسم شده اند. «فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات» یک گروه، افراد ظالم و گنهکار، یک گروه، افراد متوسط و میانه، یک گروه، افراد عالى و ممتاز.
در قرآن کریم، براى سبقت و پیشى گرفتن از دیگران مصادیقى بیان شده است، از جمله:
سبقت در ایمان. «سبقونا بالایمان»
سبقت در انفاق و جهاد. «لایستوى منکم مَن أنفق من قبل الفتح و قاتل اولئک اعظم درجةً من الّذین انفقوا من بعد و قاتلوا»،«و فى ذلک فلیتنافس المتنافسون»
سبقت در کارهاى نیک. «فاستبقوا الخیرات»
سبقت در نعمات موعود الهى در بهشت.
امام باقرعلیه السلام، مصداق بارزِ «السّابقون السّابقون» را، انبیا و حضرت على (ع)، یکى از مصادیق آن را، سبقت گیرندگان به سوى نمازهاى پنجگانه دانسته اند.
منظور از قرب در آیه «أولئک المقرّبون»، قرب منزلت است نه منزل و مکان.
قرب به خداوند با ادّعا حاصل نمىشود، راه و روش و دلیل دارد، یهودیان مىگفتند: ما مقرّبان درگاه خدا هستیم. «نحن أبناء اللّه و أحباؤه» ولى قرآن مىفرماید: مقرّبان کسانى هستند که در کمالات پیشقدم باشند. «و السّابقون السّابقون أولئک المقرّبون»
در تقسیم بندى سه گروه، نام سابقون متأخّر آمده، شاید به دلیل آنکه تعدادشان کمتر است، ولى در تجلیل، ابتدا از آنان تجلیل شده است، سپس از اصحاب یمین و دیگران، چون مقامشان والاتر از دیگران است.
پیام ها
1- حضور در قیامت و کیفیّت محشور شدن، به قدرى حتمى است که گویا در گذشته محقق شده است. «کنتم أزواجاً ثلاثة»
2- در شیوه تبلیغ و آداب گفتگو، ابتدا بیانِ خلاصه مطلب و سپس تفصیل آن، مطلوب است. «کنتم أزواجاً ثلاثة - فاصحاب - فاصحاب - و السّابقون»
3- نیکبختى یا بدبختى، سعادت یا شقاوت، در قیامت دائمى است. «فاصحاب المیمنة... فاصحاب المشئمة» (کلمه «اصحاب» جمع «صاحب» به معناى مصاحب و ملازم و جدا نشدنى است)
4- سبقت در ایمان و عمل و خیرات و نیکىها ارزش است. «والسّابقون السّابقون»
5 - کسانى که در دنیا به سوى خیرات سبقت مى گیرند، در آخرت براى دریافت پاداش مقدّمترند. «السّابقون...أولئک المقرّبون»
6- پیشگامان در نیکىها، باید در جامعه مقرّب باشند. «أولئک المقرّبون»
7- بهشت، محلّ کامیابىهاى مؤمن است. «جنات النّعیم»
8 - مقام معنوى، بالاتر از کامیابى مادّى است. ابتدا فرمود: آنان مقرّب درگاه ما هستند، «أولئک المقرّبون» سپس فرمود: در باغهاى بهشتى قرار مىگیرند. «فى جنّات النّعیم»
9- پیشکسوتان و پیشینیانِ صالح فراموش نشوند. «ثلّة من الاولین»
10- براى برانگیختن شوق و علاقه، بیان خصوصیات بهشت لازم است. (کیفیّت تختها «موضونة» چگونگى نشستن «متقابلین»)
11- شیوه نشستن بهشتیان، نشستنِ گرداگرد است تا افراد روبروى یکدیگر قرار گیرند و چهره به چهره شوند. «متقابلین»
12- از آداب پذیرایى، فراهم نمودن جایى است که مهمان در آن احساس راحتى کند. «على سرر... متّکئین علیها»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان