display result search
منو
تفسیر آیه 52 و 53سوره شوری

تفسیر آیه 52 و 53سوره شوری

  • 1 تعداد قطعات
  • 12 دقیقه مدت قطعه
  • 395 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره شوری - آیه 52 و 53

وَکَذَ لِکَ أَوْحَیْنَآ إِلَیْکَ رُوحاً مِّنْ أَمْرِنَا مَا کُنتَ تَدْرِى مَا الْکِتَابُ وَلَا الْإِیمَانُ وَلَکِن جَعَلْنَاهُ نُوراً نَّهْدِى بِهِ مَن نَّشَآءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِى إِلَى‏ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ‏

صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِى لَهُ مَا فِى السَّمَوَاتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ

ترجمه
و بدین گونه ما روحى (به نام قرآن) را از فرمان خود به تو وحى کردیم و تو نه کتاب را مى‏ دانستى چیست و نه ایمان را، ولى ما آن را نورى قرار دادیم که هر که از بندگانمان را بخواهیم به وسیله آن هدایت کنیم و همانا تو (مردم را) به راه راست هدایت مى‏ کنى.
راه خداوندى که آنچه در آسمان‏ها و زمین است براى اوست. بدانید که همه امور به سوى او باز مى‏ گردد.

این سوره با آیه وحى شروع شد، «حم، عسق، کذلک یوحى الیک» و با آیه وحى پایان مى‏پذیرد. «و کذلک اوحینا الیک»
مراد از «روح» در این آیه را بعضى روح الامین گرفته‏ اند و بعضى فرشته ‏اى بالاتر از سایر فرشتگان که همراه آنهاست، نظیر «تنزّل الملائکة والروح فیها» و گروهى قرآن دانسته‏ اند که به نظر این معنا بهتر است.
روح مایه حیات و زندگى است و قرآن رمز حیات معنوى انسان است. همان گونه که جسم بدون روح متلاشى و متعفن مى‏شود، جامعه‏ بدون کتاب و قرآن در معرض متلاشى شدن است. آن گونه که حقیقت روح درک نشدنى است، حقیقت قرآن نیز درک ناشدنى است و آن طور که روح کهنه نمى‏شود قرآن نیز کهنه شدنى نیست.
امام على در نهج‏ البلاغه مى‏فرماید: «لقد قرن اللّه به صلى اللّه علیه و آله من لدن کان فطیماً اعظم ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن الاخلاق لیله و نهاره» همانا خداوند از لحظه از شیر گرفتن پیامبر، یکى از بزرگ‏ترین فرشتگان خود را همراه او گرداند تا راه مکارم و محاسن اخلاق را شب و روز به او تعلیم دهد. بنابراین مراد از جمله «ولا الایمان» رها بودن و گمراه بودن و بى‏ایمان بودن پیامبر، قبل از بعثت نیست، بلکه مراد آن است که پیامبر از جزئیّات و محتویّات آئین خبر نداشت.
براى حرکت معنوى انسان امورى لازم است از جمله: راه، «صراط مستقیم» راهنما، «انّک لتهدى» نور، «و جعلناه نوراً» نقشه، «اوحینا الیک روحاً من امرنا» و هدف و مقصد. «الى اللّه تصیر الامور»


پیام ها
1- وحى به پیامبر اکرم‏ استمرار وحى به انبیاى پیشین است. «و کذلک اوحینا الیک»
2- سه نوع وحى که در آیه قبل آمده بود براى پیامبر اسلام بوده است. «و کذلک اوحینا الیک»
3- پیامبر اسلام امّى و درس نخوانده بود. «ما کنتَ تَدرى ما الکتاب»
4- حتّى پیامبران بدون هدایت الهى راهى از پیش نمى ‏برند. «ما کنتَ تَدرى...»
5 - صفا و صداقت نشانه نبوّت است. رهبران عادّى حاضر نیستند سابقه‏ خود را این گونه براى مردم مطرح کنند. «ما کنتَ تَدرى...»
6- گرچه هدایت به دست خداست «من نشاء» لکن بستر هدایت، روح بندگى و دورى از تکبّر است. «عبادنا»
7- کسى که مى‏ خواهد دیگران را هدایت کند باید خود بر راه حقّ مسلط باشد. «انّک لمن المرسلین على صراط مستقیم»، «انّک لتهدى الى صراط المستقیم»
8 - قرآن و رسول وسیله هدایتند. «نوراً نهدى به... انک لتهدى»
9- ملاک، لیاقت فعلى افراد است، گرچه در گذشته دست آنها خالى باشد. «ما کنت تدرى... انک لتهدى»
10- تکامل حتّى براى انبیا نیز هست. «و ما کنت تدرى... انک لتهدى»
11- اگر لطف خدا شامل حال انسانى شود، ناآگاه دیروز معلم امروز مى‏ شود. «ما کنت تدرى... انک لتهدى»
12- قرآن به تنهایى کافى نیست، با اینکه قرآن نور هدایت است «نوراً نهدى به...» لکن باز هم نیاز به رسول است. «انک لتهدى»
13- راه راست همان راه خداست. (مکاتب غیر الهى از تعیین راه درست براى بشر عاجزند.) «صراط مستقیم صراط اللّه الّذى»)
14- راه کسى را بپیمائیم که فرمانرواى هستى باشد. «صراط اللّه الّذى له ما فى السموات...»
15- اهل ایمان دلشاد باشند و اهل لجاجت و کفر هشدار یابند که پایان کار آنها با خداست. «الى اللّه تصیر الامور»
16- حرکت جهان هستى، هدفدار و تکاملى است. «الى اللّه تصیر الامور»


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 12:28

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی