- 6580
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 27 سوره مائده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره مائده - آیه 27
وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَى ءَادَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَاناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْیُتَقَبَّلْ مِنَ الْأَخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ
ترجمه
(اى پیامبر!) داستان دو پسر آدم را به حقّ بر مردم بازخوان، آنگاه که (هر یک از آن دو) قربانى پیش آوردند، پس از یکى (هابیل) پذیرفته شد و از دیگرى (قابیل) قبول نگشت. (قابیل) گفت: حتماً تو را خواهم کشت، (هابیل) گفت: خداوند، تنها از متّقین قبول مى کند.
شاید مراد از تلاوت به حقّ آن باشد که این ماجرا در تورات تحریف شده و با خرافات، آمیخته است و آنچه در قرآن آمده، حقّ است.
در روایات آمده است که هابیل، دامدار بود و بهترین گوسفند خود را براى قربانى آورد. و قابیل، کشاورز بود و بدترین قسمت زراعت خود را براى انفاق در راه خدا برگزید. قرآن مى فرماید: هرگز به خیر نمى رسید، مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید. «لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون»
امام صادق (ع) فرمود: انگیزه قتلِ قابیل، حسادت او نسبت به پذیرش قربانى هابیل بود.
پیام ها
1- باید تاریخ گذشتگان را براى عبرت گرفتن خواند و بررسى کرد. «واتل»
2- در نقل تاریخ باید به مسائل مهم پرداخت. («نبأ» یعنى خبر مهم)
3- تاریخ را از افسانه جدا کنیم. «بالحقّ» (ماجراى قربانى هابیل و قابیل افسانه و داستان بى اساس نیست.)
4- اصل، تقرّب به خداوند است نه قربانى، قربانى هرچه که مى خواهد، باشد. «اذ قرّبا قرباناً» («قرباناً» نکره آمده است)
5 - پسر پیامبر بودن نقشى در ردّ یا قبول اعمال ندارد، بنابراین از یکى پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد. «فتقبّل من احدهما ولم یُتقبّل من الاخر»
6- تاریخ قتل و خونریزى همزمان با تاریخ انسان است. «نبأ ابنى آدم... لاقتلنّک»
7- گاهى حسادت، تا برادرکشى هم پیش مى رود. «لاقتلنّک»
8 - به تهدید کننده به قتل هم باید منطقى جواب داد. «انمّا یتقبّل اللّه»
9- در قبول یا عدم قبول اعمال، انگیزه ها و خصلت ها مؤثّرند. «انّما یتقبّل اللّه من المتّقین»
10- ملاک پذیرش اعمال، تقواست، نه شخصیّت افراد و نه نوع کار. «انّما یتقبّل اللّه من المتّقین»
11- تفاوت در قبول و عدم قبول، براساس تقواست، نه تبعیض. «من المتّقین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَى ءَادَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَاناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْیُتَقَبَّلْ مِنَ الْأَخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ
ترجمه
(اى پیامبر!) داستان دو پسر آدم را به حقّ بر مردم بازخوان، آنگاه که (هر یک از آن دو) قربانى پیش آوردند، پس از یکى (هابیل) پذیرفته شد و از دیگرى (قابیل) قبول نگشت. (قابیل) گفت: حتماً تو را خواهم کشت، (هابیل) گفت: خداوند، تنها از متّقین قبول مى کند.
شاید مراد از تلاوت به حقّ آن باشد که این ماجرا در تورات تحریف شده و با خرافات، آمیخته است و آنچه در قرآن آمده، حقّ است.
در روایات آمده است که هابیل، دامدار بود و بهترین گوسفند خود را براى قربانى آورد. و قابیل، کشاورز بود و بدترین قسمت زراعت خود را براى انفاق در راه خدا برگزید. قرآن مى فرماید: هرگز به خیر نمى رسید، مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید. «لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون»
امام صادق (ع) فرمود: انگیزه قتلِ قابیل، حسادت او نسبت به پذیرش قربانى هابیل بود.
پیام ها
1- باید تاریخ گذشتگان را براى عبرت گرفتن خواند و بررسى کرد. «واتل»
2- در نقل تاریخ باید به مسائل مهم پرداخت. («نبأ» یعنى خبر مهم)
3- تاریخ را از افسانه جدا کنیم. «بالحقّ» (ماجراى قربانى هابیل و قابیل افسانه و داستان بى اساس نیست.)
4- اصل، تقرّب به خداوند است نه قربانى، قربانى هرچه که مى خواهد، باشد. «اذ قرّبا قرباناً» («قرباناً» نکره آمده است)
5 - پسر پیامبر بودن نقشى در ردّ یا قبول اعمال ندارد، بنابراین از یکى پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد. «فتقبّل من احدهما ولم یُتقبّل من الاخر»
6- تاریخ قتل و خونریزى همزمان با تاریخ انسان است. «نبأ ابنى آدم... لاقتلنّک»
7- گاهى حسادت، تا برادرکشى هم پیش مى رود. «لاقتلنّک»
8 - به تهدید کننده به قتل هم باید منطقى جواب داد. «انمّا یتقبّل اللّه»
9- در قبول یا عدم قبول اعمال، انگیزه ها و خصلت ها مؤثّرند. «انّما یتقبّل اللّه من المتّقین»
10- ملاک پذیرش اعمال، تقواست، نه شخصیّت افراد و نه نوع کار. «انّما یتقبّل اللّه من المتّقین»
11- تفاوت در قبول و عدم قبول، براساس تقواست، نه تبعیض. «من المتّقین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است