- 375
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه سی و نهم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه سی و نهم، سال 1402
برای اینکه شما روز قیامت یقهی مرا نگیرید و نگویید که اغراء به جهل کردی، مانند سالیان گذشته عرض میکنم که ما به چند جهت شبهای قدر مباحث خودمان را متوقف میکنیم، یک جهت این است که عزیزان شبهای قدر پای بحث یک ربّانی بروند، شب قدر شب مهمّی است.
میخواهم چند جملهای از دعای شانزدهم صحیفه سجّادیه را بخوانم. آن امامی که معصوم بوده است اینطور با خدای متعال صحبت کرده است، معلوم نیست وقتی حضرت زین العابدین روحی له الفداه با خدای متعال حرف میزد و این عبارات را به خود نسبت میداد، آیا میخواهند به ما بفهمانند که خیلی کَرَم کردهاند.
یک مجلس سلطنتی و میهمانی شاهی را درنظر بگیرید، وقتی رفت و آمد زیاد میشود، خوراکی میبرند و میآورند، گداها هم جلوی در میایستند، میآید تا ببیند چه خبر است که شاید در انتهای جلسه دورریزی به او بدهند.
تفاوت ما با آن گداها در این است که «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ»، در آن میهمانیِ حضرت حق که در آن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میهمان خدای متعال است، فکر کنید که در این جلسه به گداها بگویند که شما هم به بالای مجلس تشریف ببرید. ما را در آن میهمانی الهی، که همهی شاهان عالم به فدای یک نفسِ او، دعوت کردهاند.
امشب به محضر یک ربّانی رسیدم که شاید چیزی بدست بیاورم، همینکه انسان مینشیند میگوید ببخشید که مزاحم شدم. اگر ما فقط همین را درک میکردیم که «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ»، از شوق میمُردیم. چرا مرا در این میهمانی دعوت کردهاند؟ من که یک سال نافرمانی کردهام.
ما انسانها اینطور هستیم که اگر بخواهیم میهمانی بگیریم، اگر کسی به ما بدی کرده باشد را دعوت نمیکنیم. اگر کسی نفهمد میگوید خدا روزه را برای این بچههای کوچک هم واجب کرده است، یعنی متوجّه نیست که خدای متعال ما را آدم حساب کرده است، او که نیازی به این کار نداشت.
حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه دعاهایی در قتلگاه کردهاند که اگر کسی نداند فکر میکند الآن که در قتلگاه است اینطور دعا کرده است، اصلاً در دعا شکوه نیست، در دعا عشقبازی است، نمیداند که هر وقت حضرت به سجده میرفتند اینطور میگفتند.
به خودِ حسین بن علی علیه السلام قسم که آن حالِ عاشورای وسطِ قتلگاه حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه، با بقیهی سحرهای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه یکی بود. اینطور نبود که فکر کند کاری برای خدا کرده است، همیشه خود را بدهکار میدید.
برای اینکه شما روز قیامت یقهی مرا نگیرید و نگویید که اغراء به جهل کردی، مانند سالیان گذشته عرض میکنم که ما به چند جهت شبهای قدر مباحث خودمان را متوقف میکنیم، یک جهت این است که عزیزان شبهای قدر پای بحث یک ربّانی بروند، شب قدر شب مهمّی است.
میخواهم چند جملهای از دعای شانزدهم صحیفه سجّادیه را بخوانم. آن امامی که معصوم بوده است اینطور با خدای متعال صحبت کرده است، معلوم نیست وقتی حضرت زین العابدین روحی له الفداه با خدای متعال حرف میزد و این عبارات را به خود نسبت میداد، آیا میخواهند به ما بفهمانند که خیلی کَرَم کردهاند.
یک مجلس سلطنتی و میهمانی شاهی را درنظر بگیرید، وقتی رفت و آمد زیاد میشود، خوراکی میبرند و میآورند، گداها هم جلوی در میایستند، میآید تا ببیند چه خبر است که شاید در انتهای جلسه دورریزی به او بدهند.
تفاوت ما با آن گداها در این است که «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ»، در آن میهمانیِ حضرت حق که در آن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میهمان خدای متعال است، فکر کنید که در این جلسه به گداها بگویند که شما هم به بالای مجلس تشریف ببرید. ما را در آن میهمانی الهی، که همهی شاهان عالم به فدای یک نفسِ او، دعوت کردهاند.
امشب به محضر یک ربّانی رسیدم که شاید چیزی بدست بیاورم، همینکه انسان مینشیند میگوید ببخشید که مزاحم شدم. اگر ما فقط همین را درک میکردیم که «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ»، از شوق میمُردیم. چرا مرا در این میهمانی دعوت کردهاند؟ من که یک سال نافرمانی کردهام.
ما انسانها اینطور هستیم که اگر بخواهیم میهمانی بگیریم، اگر کسی به ما بدی کرده باشد را دعوت نمیکنیم. اگر کسی نفهمد میگوید خدا روزه را برای این بچههای کوچک هم واجب کرده است، یعنی متوجّه نیست که خدای متعال ما را آدم حساب کرده است، او که نیازی به این کار نداشت.
حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه دعاهایی در قتلگاه کردهاند که اگر کسی نداند فکر میکند الآن که در قتلگاه است اینطور دعا کرده است، اصلاً در دعا شکوه نیست، در دعا عشقبازی است، نمیداند که هر وقت حضرت به سجده میرفتند اینطور میگفتند.
به خودِ حسین بن علی علیه السلام قسم که آن حالِ عاشورای وسطِ قتلگاه حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه، با بقیهی سحرهای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه یکی بود. اینطور نبود که فکر کند کاری برای خدا کرده است، همیشه خود را بدهکار میدید.
تاکنون نظری ثبت نشده است