- 335
- 1000
- 1000
- 1000
لذت مناجات(شرح مناجات خمس عشر)، جلسه چهل و یکم
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «لذت مناجات»، جلسه چهل و یکم، سال 1386
مناجات محبیّن با این فراز ادامه پیدا مىکند: «وَ أخْلَصْتَهُ لِوُدِّکَ وَ مَحَبَّتِکَ»؛ بعد از درخواست قرب و ولایت الهى، اضافه مىکند که من را از کسانى قرار بده که آنها را براى دوستى و محبت خودت خالص کردى. همانطور که عرض کردم اصل محبت مفروض است، و الاّ این مناجات با این لحن و این سرآغاز مناسبت نداشت.
ظاهراً منظور از خالص شدن براى محبت خدا همان معنایى است که در ذیل دعاى عرفهى سید الشهداء آمده که مضمونش این است: خدایا تو اغیار را از دل من زایل کن تا در دل من جز محبت تو چیزى نمانَد. در توضیح مفهوم محبت و واژههایى که مرادف آن بود عرض کردیم که محبت در زبان عربى مفهوم گستردهاى دارد. از مراتب نازل محبت تا کاملترین مراتب آن؛ یعنى کسانى که دیگر در دلشان جز توجه به محبوب چیزى باقى نمىماند. اینکه مىگوید من را از کسانى که براى محبت تو خالص هستند قرار بده، یعنى ممکن است انسان محبت خدا را داشته باشد ولى در کنارش محبت دیگرى هم باشد. گاهى هم ممکن است تزاحم و تعارض پیدا کند. مثل محبتهایى که انسان در دنیا دارد. دو تا دوست دارد که هم این رفیقش را دوست دارد و هم آن رفیقش را. تا آنجا که مىتواند رفتارش را تقسیم مىکند، مقدارى با این معاشرت دارد و مقدارى هم با آن یکى. همیشه هم که نمىشود 24 ساعت با همه انس داشته باشد. سعیش بر این است که یک ساعت با این باشد و یک ساعت با آن. تزاحمى ندارد. ولى به مرتبهاى مىرسد که این دوستش خواستهاى دارد و آن دوستش خواستهاى ضد آن؛ اینجاست که تزاحم وجود دارد و معلوم مىشود که کدامیک را بیشتر دوست دارد. در مورد خداى متعال هم بسیارى از انسانها به او محبت دارند و این طور نیست که خدا را دوست نداشته باشند اما افراد و چیزهاى دیگر را هم دوست دارند. گاهى توجه هم ندارند که اینها با هم نمىسازد. ولى یک زمانى مىرسد که نشان مىدهد این جا یا باید محبت خدا داشت، یا چیزهاى دیگر. آیهاى در قرآن این مطلب را کاملاً توجه مىدهد: «قُلْ إِنْ کانَ آباوکُمْ وَ أَبْناوکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ». اشاره مىکند به اینکه گاهى محبت خدا مزاحمت پیدا مىکند با محبت پدر، مادر، همسر، فرزند، یا با اشیاء خارجى مثل پول، سرمایه، تجارت یا خانههاى خوب.
مناجات محبیّن با این فراز ادامه پیدا مىکند: «وَ أخْلَصْتَهُ لِوُدِّکَ وَ مَحَبَّتِکَ»؛ بعد از درخواست قرب و ولایت الهى، اضافه مىکند که من را از کسانى قرار بده که آنها را براى دوستى و محبت خودت خالص کردى. همانطور که عرض کردم اصل محبت مفروض است، و الاّ این مناجات با این لحن و این سرآغاز مناسبت نداشت.
ظاهراً منظور از خالص شدن براى محبت خدا همان معنایى است که در ذیل دعاى عرفهى سید الشهداء آمده که مضمونش این است: خدایا تو اغیار را از دل من زایل کن تا در دل من جز محبت تو چیزى نمانَد. در توضیح مفهوم محبت و واژههایى که مرادف آن بود عرض کردیم که محبت در زبان عربى مفهوم گستردهاى دارد. از مراتب نازل محبت تا کاملترین مراتب آن؛ یعنى کسانى که دیگر در دلشان جز توجه به محبوب چیزى باقى نمىماند. اینکه مىگوید من را از کسانى که براى محبت تو خالص هستند قرار بده، یعنى ممکن است انسان محبت خدا را داشته باشد ولى در کنارش محبت دیگرى هم باشد. گاهى هم ممکن است تزاحم و تعارض پیدا کند. مثل محبتهایى که انسان در دنیا دارد. دو تا دوست دارد که هم این رفیقش را دوست دارد و هم آن رفیقش را. تا آنجا که مىتواند رفتارش را تقسیم مىکند، مقدارى با این معاشرت دارد و مقدارى هم با آن یکى. همیشه هم که نمىشود 24 ساعت با همه انس داشته باشد. سعیش بر این است که یک ساعت با این باشد و یک ساعت با آن. تزاحمى ندارد. ولى به مرتبهاى مىرسد که این دوستش خواستهاى دارد و آن دوستش خواستهاى ضد آن؛ اینجاست که تزاحم وجود دارد و معلوم مىشود که کدامیک را بیشتر دوست دارد. در مورد خداى متعال هم بسیارى از انسانها به او محبت دارند و این طور نیست که خدا را دوست نداشته باشند اما افراد و چیزهاى دیگر را هم دوست دارند. گاهى توجه هم ندارند که اینها با هم نمىسازد. ولى یک زمانى مىرسد که نشان مىدهد این جا یا باید محبت خدا داشت، یا چیزهاى دیگر. آیهاى در قرآن این مطلب را کاملاً توجه مىدهد: «قُلْ إِنْ کانَ آباوکُمْ وَ أَبْناوکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ». اشاره مىکند به اینکه گاهى محبت خدا مزاحمت پیدا مىکند با محبت پدر، مادر، همسر، فرزند، یا با اشیاء خارجى مثل پول، سرمایه، تجارت یا خانههاى خوب.
تاکنون نظری ثبت نشده است