- 303
- 1000
- 1000
- 1000
لذت مناجات(شرح مناجات خمس عشر)، جلسه چهلم
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «لذت مناجات»، جلسه چهلم، سال 1386
در مناجات محبین میخوانیم:«إلهی فَاجْعَلْنا مِمَّن اصْطَفَیْتَهُ لِقُرْبِکَ، وَ وِلایَتِکَ، وَ أخْلَصْتَهُ لِوُدِّکَ وَ مَحَبَّتِکَ.»
خدایا من را از کسانی قرار بده که آنها را برای قرب و ولایت خودت انتخاب کردی. ولایت یعنی چه؟ آیا یک معنای واحد مشخص یا معانی متعددی دارد؟ و اینجا منظور چیست؟
معمولاً مفاهیم غیر مادّی ابتدا از یک ریشهی محسوس و مادی گرفته شده، سپس در آن تجرید و توسعهای انجام گرفته، و به صورت مشترک لفظی، حقیقت و مجاز، کنایه یا استعاره و... به کار میرود. بسیاری از الفاظ داریم که هم در مورد خدای متعال به کار میرود و هم دربارهی دیگران؛ گاهی فقط دربارهی امور حسی و مادی به کار میرود و گاهی دربارهی خدای متعال. این چگونه است و ما چه طور بین معناهایش فرق بگذاریم؟ معنایی که در مورد خدا به کار میرود، در مقابل یک جسم پست، احیانا چه جهت اشتراکی دارد؟ خوب است این نکته را همیشه توجه داشته باشیم که انسان ابتدا توجهش به امور مادی جلب میشود و الفاظی را که وضع کرده، برای امور مادی وضع کرده است. بعد وقتی به مناسبتهایی توجه پیدا میکند که غیر از این امور مادی چیزهای دیگری هم هست، از همین الفاظی که برای امور مادی وضع کرده استفاده میکند و با یک تصرفات و تغییراتی، در آن امور غیرمادی هم کار میبرد؛ و ظاهرا راهی غیر از این هم وجود ندارد. برای مثال «اللّه»؛ را فرض کنید؛ اگر معانی خاصی داشته باشد، چطور میتوانیم بگوییم «اللّه»؛ یعنی چه؟ مخصوصا اگر عَلَم باشد. چه گونه معلوم کنیم که این لفظ برای چه وضع شده است؟! در مورد قرب هم همین حرف را عرض کردم که قرب ابتداءً در امور حسی گفته میشود؛ دو جسم که به هم نزدیک هستند میگوییم قریب. اما مفهوم و معنای قرب انسان به خدا را از همان جا باید گرفت، دستکاری کرد و توسعه داد، تا در مورد قرب انسان به خدا هم قابل استعمال باشد. این هنری است که ذهن انسان دارد. شاید یکی از معانی «عَلَّمَهُ الْبَیانَ»؛ هم همین باشد. خدا به انسان یاد داده از الفاظی که معانی حسی دارد، چه طور در معانی غیر حسی استفاده کند.
کلمهی ولایت هم کلمهای است که وقتی شما به لغت مراجعه میکنید چندین معنا برایش ذکر میکنند. گاهی «ولی»؛ یعنی «حبیب»، گاهی یعنی «ناصر»؛ و گاهی «ولی»؛ یعنی کسی که متصدی یک کاری است، و معانی مختلف دیگر. تشیع، قوامش به ولایت است؛ «وَ ما نُودی أَحَدٌ کَما نُودی بِالْوِلایَة.»؛ بزرگانی فرمودهاند که اصل کلمه و مادهی «ولی»، در مورد دو چیزی به کار میرود که در کنار هم قرار بگیرند و غیری بین آنها واسطه نشود و یک نوع ترتیبی بین آنها لحاظ شود که بتواند یکی در دیگری اثری بگذارد. گویا مفهوم ولی سه رکن دارد که گاهی فقط به یکی یا دوتای آن توجه میشود، در حالی که این سه تا مقوم معنای ولایت است. در قرآن داریم: «قاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفّارِ»، «یَلُونَ»؛ از همین مادهی «وَلَی»؛ است. یعنی ابتدا با آن کسانی از کفار که به شما نزدیک هستند بجنگید. بعد سراغ دیگران بروید. آن وقت از اینجا در معنویات و اعتباریات این رابطه را در نظر گرفتند که اگر دو موجود با هم آنچنان ارتباطی داشته باشند که بیگانهای بین آنها واسطه نشود و یکی بتواند در دیگری به نحوی تصرّف کند، یا تغییری در آن ایجاد کند؛ تعبیر «وَلَی»؛ را به کار بردند. دو انسان که آنچنان ارتباط روحی نزدیکی با هم دارند که گویا روحهایشان به هم چسبیده و واسطهای بین آنها نیست، دلشان به هم راه دارد و ارتباط بین آنها طوری است که میتواند یکی در دیگری اثر بگذارد، یا هر دو در هم اثر بگذارند، میگویند رابطهی ولایت بین آنها است.
در مناجات محبین میخوانیم:«إلهی فَاجْعَلْنا مِمَّن اصْطَفَیْتَهُ لِقُرْبِکَ، وَ وِلایَتِکَ، وَ أخْلَصْتَهُ لِوُدِّکَ وَ مَحَبَّتِکَ.»
خدایا من را از کسانی قرار بده که آنها را برای قرب و ولایت خودت انتخاب کردی. ولایت یعنی چه؟ آیا یک معنای واحد مشخص یا معانی متعددی دارد؟ و اینجا منظور چیست؟
معمولاً مفاهیم غیر مادّی ابتدا از یک ریشهی محسوس و مادی گرفته شده، سپس در آن تجرید و توسعهای انجام گرفته، و به صورت مشترک لفظی، حقیقت و مجاز، کنایه یا استعاره و... به کار میرود. بسیاری از الفاظ داریم که هم در مورد خدای متعال به کار میرود و هم دربارهی دیگران؛ گاهی فقط دربارهی امور حسی و مادی به کار میرود و گاهی دربارهی خدای متعال. این چگونه است و ما چه طور بین معناهایش فرق بگذاریم؟ معنایی که در مورد خدا به کار میرود، در مقابل یک جسم پست، احیانا چه جهت اشتراکی دارد؟ خوب است این نکته را همیشه توجه داشته باشیم که انسان ابتدا توجهش به امور مادی جلب میشود و الفاظی را که وضع کرده، برای امور مادی وضع کرده است. بعد وقتی به مناسبتهایی توجه پیدا میکند که غیر از این امور مادی چیزهای دیگری هم هست، از همین الفاظی که برای امور مادی وضع کرده استفاده میکند و با یک تصرفات و تغییراتی، در آن امور غیرمادی هم کار میبرد؛ و ظاهرا راهی غیر از این هم وجود ندارد. برای مثال «اللّه»؛ را فرض کنید؛ اگر معانی خاصی داشته باشد، چطور میتوانیم بگوییم «اللّه»؛ یعنی چه؟ مخصوصا اگر عَلَم باشد. چه گونه معلوم کنیم که این لفظ برای چه وضع شده است؟! در مورد قرب هم همین حرف را عرض کردم که قرب ابتداءً در امور حسی گفته میشود؛ دو جسم که به هم نزدیک هستند میگوییم قریب. اما مفهوم و معنای قرب انسان به خدا را از همان جا باید گرفت، دستکاری کرد و توسعه داد، تا در مورد قرب انسان به خدا هم قابل استعمال باشد. این هنری است که ذهن انسان دارد. شاید یکی از معانی «عَلَّمَهُ الْبَیانَ»؛ هم همین باشد. خدا به انسان یاد داده از الفاظی که معانی حسی دارد، چه طور در معانی غیر حسی استفاده کند.
کلمهی ولایت هم کلمهای است که وقتی شما به لغت مراجعه میکنید چندین معنا برایش ذکر میکنند. گاهی «ولی»؛ یعنی «حبیب»، گاهی یعنی «ناصر»؛ و گاهی «ولی»؛ یعنی کسی که متصدی یک کاری است، و معانی مختلف دیگر. تشیع، قوامش به ولایت است؛ «وَ ما نُودی أَحَدٌ کَما نُودی بِالْوِلایَة.»؛ بزرگانی فرمودهاند که اصل کلمه و مادهی «ولی»، در مورد دو چیزی به کار میرود که در کنار هم قرار بگیرند و غیری بین آنها واسطه نشود و یک نوع ترتیبی بین آنها لحاظ شود که بتواند یکی در دیگری اثری بگذارد. گویا مفهوم ولی سه رکن دارد که گاهی فقط به یکی یا دوتای آن توجه میشود، در حالی که این سه تا مقوم معنای ولایت است. در قرآن داریم: «قاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفّارِ»، «یَلُونَ»؛ از همین مادهی «وَلَی»؛ است. یعنی ابتدا با آن کسانی از کفار که به شما نزدیک هستند بجنگید. بعد سراغ دیگران بروید. آن وقت از اینجا در معنویات و اعتباریات این رابطه را در نظر گرفتند که اگر دو موجود با هم آنچنان ارتباطی داشته باشند که بیگانهای بین آنها واسطه نشود و یکی بتواند در دیگری به نحوی تصرّف کند، یا تغییری در آن ایجاد کند؛ تعبیر «وَلَی»؛ را به کار بردند. دو انسان که آنچنان ارتباط روحی نزدیکی با هم دارند که گویا روحهایشان به هم چسبیده و واسطهای بین آنها نیست، دلشان به هم راه دارد و ارتباط بین آنها طوری است که میتواند یکی در دیگری اثر بگذارد، یا هر دو در هم اثر بگذارند، میگویند رابطهی ولایت بین آنها است.
تاکنون نظری ثبت نشده است