- 890
- 1000
- 1000
- 1000
شخصیت والای امالمؤمنین حضرت خدیجه کبری(س)
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «شخصیت والای امالمؤمنین حضرت خدیجه کبری(س)»، سال 1401
وجود مبارک این بانوی بینظیر بیبدیل، از جهات مختلف اهمیت دارد. عشق عظیمی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به او دارد. این که کسی به جایی برسد که دل از پیغمبر ببرد و هر وقت اسم او میآید، پیغمبر اکرم منفعل میشد. میخواستند چیزی بگویند و اسم ایشان را میبردند، حضرت میپذیرفت و با شنیدن نام او اشک از چشمان پیامبر جاری میشد و حال او تغییر میکرد.
یک محبت عجیبی به او داشت، آن کسی که با همه مهربان است و پدر امت است «فبما رحمه من الله لنت لهم» با مردم از رحمت الهی نرمخو بود و بزرگوار ولی با حضرت خدیجه(س) یک جور خاصی بود. یک ارتباط عجیبی بود.
یک مقدمه خیلی مختصر عرض کنم. مسلمین زمان پیغمبر اکرم نسبت به رسول خدا دو گروه شدند. یک گروه پیغمبر را به رهبری امیرالمؤمنین مثل حضرت خدیجه(س)، حضرت زهرا(س)، مثل مقداد و سلمان و ابوذر و حضرت ام سلمه و دیگران برای پیغمبر یک عظمتی قائل بودند که آیات قرآن بیان میکند. پیغمبری که اشرف مخلوقات است و معلم انبیا است و شفیع امم است و برای دل خود و هوس خود کاری نمیکند. برای در خشم در غضب و در خوشحالی خود فرقی در حقگویی نمیکند. از این دهان جز حق خارج نمیشود. این یک نگاه است. یک نگاه هم برای آدمهای پایینتر بود که بعضی منافقین و بعضی آدمهای سطح پایین و بعضیها که در دل آنها بیماری است و بعضی از آدمهایی که بیماری هم هست ولی تحت تأثیر دیگران هم قرار میگیرند، اینها نسبت به پیغمبر اکرم گاهی سوءظن پیدا میکردند و دچار شک میشدند. این سخن پیغمبر الان در یک ماجرایی است که الان خوشحال است این را میگوید و فرق میکند که اگر ناراحت باشد یا نه پیغمبر دچار شک و شبهه میشدند و در تقسیم غنائم دچار شک و شبهه میشدند. بعداً از این جریانات وقتی که انحراف بیشتر شد ماجرای خوارج و دیگران پیش آمد. دو نگاه به پیغمبر اکرم بود. یک نگاه این بود که نگاه دوم که دون پایه بود، بخشی از آن حاصل نگاه جاهلی بود. در نگاه جاهلی پیغمبر اکرم ثروت نبود. یعنی شما در دوره جاهلی نمیبینید که همه بزرگان قریش برای دختران خود سراغ پیغمبر بیایند چون آن زمان این طور ممکن بود که لزومی نداشت که حتماً مرد به خواستگاری برود ولی نمیآمدند چون با ادبیات خود پول را نگاه میکردند. یعنی یک معیارهایی ارزش بود که لزوماً ارزش نیست. بانویی در دوره جاهلیت طاهره بود. یعنی در دوره سیاهی، سپید بود.
وجود مبارک این بانوی بینظیر بیبدیل، از جهات مختلف اهمیت دارد. عشق عظیمی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به او دارد. این که کسی به جایی برسد که دل از پیغمبر ببرد و هر وقت اسم او میآید، پیغمبر اکرم منفعل میشد. میخواستند چیزی بگویند و اسم ایشان را میبردند، حضرت میپذیرفت و با شنیدن نام او اشک از چشمان پیامبر جاری میشد و حال او تغییر میکرد.
یک محبت عجیبی به او داشت، آن کسی که با همه مهربان است و پدر امت است «فبما رحمه من الله لنت لهم» با مردم از رحمت الهی نرمخو بود و بزرگوار ولی با حضرت خدیجه(س) یک جور خاصی بود. یک ارتباط عجیبی بود.
یک مقدمه خیلی مختصر عرض کنم. مسلمین زمان پیغمبر اکرم نسبت به رسول خدا دو گروه شدند. یک گروه پیغمبر را به رهبری امیرالمؤمنین مثل حضرت خدیجه(س)، حضرت زهرا(س)، مثل مقداد و سلمان و ابوذر و حضرت ام سلمه و دیگران برای پیغمبر یک عظمتی قائل بودند که آیات قرآن بیان میکند. پیغمبری که اشرف مخلوقات است و معلم انبیا است و شفیع امم است و برای دل خود و هوس خود کاری نمیکند. برای در خشم در غضب و در خوشحالی خود فرقی در حقگویی نمیکند. از این دهان جز حق خارج نمیشود. این یک نگاه است. یک نگاه هم برای آدمهای پایینتر بود که بعضی منافقین و بعضی آدمهای سطح پایین و بعضیها که در دل آنها بیماری است و بعضی از آدمهایی که بیماری هم هست ولی تحت تأثیر دیگران هم قرار میگیرند، اینها نسبت به پیغمبر اکرم گاهی سوءظن پیدا میکردند و دچار شک میشدند. این سخن پیغمبر الان در یک ماجرایی است که الان خوشحال است این را میگوید و فرق میکند که اگر ناراحت باشد یا نه پیغمبر دچار شک و شبهه میشدند و در تقسیم غنائم دچار شک و شبهه میشدند. بعداً از این جریانات وقتی که انحراف بیشتر شد ماجرای خوارج و دیگران پیش آمد. دو نگاه به پیغمبر اکرم بود. یک نگاه این بود که نگاه دوم که دون پایه بود، بخشی از آن حاصل نگاه جاهلی بود. در نگاه جاهلی پیغمبر اکرم ثروت نبود. یعنی شما در دوره جاهلی نمیبینید که همه بزرگان قریش برای دختران خود سراغ پیغمبر بیایند چون آن زمان این طور ممکن بود که لزومی نداشت که حتماً مرد به خواستگاری برود ولی نمیآمدند چون با ادبیات خود پول را نگاه میکردند. یعنی یک معیارهایی ارزش بود که لزوماً ارزش نیست. بانویی در دوره جاهلیت طاهره بود. یعنی در دوره سیاهی، سپید بود.
تاکنون نظری ثبت نشده است