- 2462
- 1000
- 1000
- 1000
عوامل سقوط انسان، جلسه اول
سخنرانی از آیت الله حسین مظاهری با موضوع «عوامل سقوط انسان»، جلسه اول
چند عامل است که قرآن کریم وعده و تذکر داده است که عوامل سقوط انسان هستند. ما همه باید مواظب باشیم که این عوامل سقوط، بر ما چیره نشوند و بر ما غلبه نکنند.
اولین عامل، که قرآن شریف خیلی روی آن پافشاری دارد، نفس امّاره است، نفسی که همیشه امر به بدی میکند. قرآن میفرماید: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی»
خدا باید انسان را نگاه بدارد، وگرنه نفس أمّاره انسان را به سقوط میکشاند. نفس اماره دائماً امر به بدی میکند. مراد از نفس أمّاره، بعد مادّی انسان است. انسان موجودی دو بعدی است. از همین جهت هم بر سایر موجودات امتیاز دارد. حیوانها یک بعدی هستند و آن بعد، مادی یا بعد جسمی است. ملائکه نیز یک بعدی هستند، بعد روحانی یا بعد ملکوتی دارند و چون یک بعدی هستند، قابلیت برای استکمال ندارند. تنها انسان است که دو بُعدی است؛ یکی بعد جسمی و مادّیات و یکی بُعد معنوی و ملکوتی، که به آن «روح» می¬گویند. ترکیب این دو بعد، یک ترکیب عجیبی است.
عرفا روی این ترکیب خیلی حرف زدهاند، امّا به جایی نرسیدهاند. آیا ترکیب، اتّحادی یا انضمامی، یا به گونۀ دیگری است؟ همین مقدار میدانیم که آن جنبۀ مادّی، امر به بدی میکند و اگر رهایش کنیم، ما را به سقوط میکشاند.
آن بعد ملکوتی و آن روح که خیلی شرافت هم دارد، در قرآن کریم «روح الله» نامیده شده است و مسجود ملائکه است. بهواسطۀ آن بعد، انسان میتواند برسد به جایی که به جز خدا نداندو ما هستیم که باید این بُعد مادی را وسیله و مرکب برای روح کنیم و برای عروج روح، بُراق تهیه کنیم و روح ما به واسطۀ بُراق یا مرکب عروج کند. به قول روایات، روح پرواز کند تا از ملائکه پرّانتر شود و مقامش از جبرئیل هم خیلی بالاتر گردد.
پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» میفرمایند: وقتی به معراج رفتم و به سدرة المنتهى رسیدم، جبرئیل با من وداع کرد. گفتم: آیا در چنین جایى مرا تنها مى گذارى؟ گفت: من نمى توانم از این جا عبور کنم؛ چرا که بالهایم خواهد سوخت.
یعنی انسان میتواند به جایگاه رفیعی برسد که حتّى جبرئیل امین هم که ملک مقرّب خداست، اجازه و صلاحیّت ورود به آن مقام را ندارد.
چند عامل است که قرآن کریم وعده و تذکر داده است که عوامل سقوط انسان هستند. ما همه باید مواظب باشیم که این عوامل سقوط، بر ما چیره نشوند و بر ما غلبه نکنند.
اولین عامل، که قرآن شریف خیلی روی آن پافشاری دارد، نفس امّاره است، نفسی که همیشه امر به بدی میکند. قرآن میفرماید: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی»
خدا باید انسان را نگاه بدارد، وگرنه نفس أمّاره انسان را به سقوط میکشاند. نفس اماره دائماً امر به بدی میکند. مراد از نفس أمّاره، بعد مادّی انسان است. انسان موجودی دو بعدی است. از همین جهت هم بر سایر موجودات امتیاز دارد. حیوانها یک بعدی هستند و آن بعد، مادی یا بعد جسمی است. ملائکه نیز یک بعدی هستند، بعد روحانی یا بعد ملکوتی دارند و چون یک بعدی هستند، قابلیت برای استکمال ندارند. تنها انسان است که دو بُعدی است؛ یکی بعد جسمی و مادّیات و یکی بُعد معنوی و ملکوتی، که به آن «روح» می¬گویند. ترکیب این دو بعد، یک ترکیب عجیبی است.
عرفا روی این ترکیب خیلی حرف زدهاند، امّا به جایی نرسیدهاند. آیا ترکیب، اتّحادی یا انضمامی، یا به گونۀ دیگری است؟ همین مقدار میدانیم که آن جنبۀ مادّی، امر به بدی میکند و اگر رهایش کنیم، ما را به سقوط میکشاند.
آن بعد ملکوتی و آن روح که خیلی شرافت هم دارد، در قرآن کریم «روح الله» نامیده شده است و مسجود ملائکه است. بهواسطۀ آن بعد، انسان میتواند برسد به جایی که به جز خدا نداندو ما هستیم که باید این بُعد مادی را وسیله و مرکب برای روح کنیم و برای عروج روح، بُراق تهیه کنیم و روح ما به واسطۀ بُراق یا مرکب عروج کند. به قول روایات، روح پرواز کند تا از ملائکه پرّانتر شود و مقامش از جبرئیل هم خیلی بالاتر گردد.
پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» میفرمایند: وقتی به معراج رفتم و به سدرة المنتهى رسیدم، جبرئیل با من وداع کرد. گفتم: آیا در چنین جایى مرا تنها مى گذارى؟ گفت: من نمى توانم از این جا عبور کنم؛ چرا که بالهایم خواهد سوخت.
یعنی انسان میتواند به جایگاه رفیعی برسد که حتّى جبرئیل امین هم که ملک مقرّب خداست، اجازه و صلاحیّت ورود به آن مقام را ندارد.
کاربر مهمان
کاربر مهمان