display result search
- 463
- 1000
- 1000
- 1000
اهمیت فکر و اندیشه در اسلام، جلسه چهارم
سخنرانی آیت الله حسین انصاریان با موضوع «اهمیت فکر و اندیشه در اسلام»، جلسه چهارم، سال 1400
دانش امیرالمومنین علیه السلام شعاع دانش خداست. علمی که به آن حضرت عطا شد با توجهی که در آثار حضرت دیده می شود فراگیر به همه مسائل ملکی و ملکوتی است. کسی قبل از او نگفت و بعد از او هم تا الان کسی نگفته است. هرچه می خواهید از من بپرسید. در وجود امیر مومنان نمی دانم نبود. یعنی علم او نور مطلق بود و این دانش زمانی که جوان بود، طبق آخرین آیه سوره رعد، در وجود او موج می زد.
این آیه به پیامبر خطاب می کند:
«وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ کَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ»
«و کافران بر تو اعتراض کنند که تو رسول خدا نیستی، بگو: تنها گواه بین من و شما خدا و عالمان حقیقی به کتاب (خدا که انبیاء و اولیاء و علماء ربّانیند) کافی خواهد بود.»
یقینا این کتابی که در آیه آمده است قرآن نیست. قرآن را که، خدا با آن شهادت به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می دهد. این کتاب یا لوح محفوظ است یا کتاب محو و اثبات است و یا کتاب هستی است. غیر از این نمی تواند باشد. «وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ» آن کسی که مطلق علم کتاب در نزد اوست. این امیرالمومنین است که زمانی که این آیه نازل شده، احتمالا حضرت در سن شانزده هفده سالگی بوده است. طبق فرموده امام صادق علیه السلام یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر داریم. وجود نوری و روحی پیامبر و امیر مومنان طبق مهمترین روایات ما زمانی که هنوز خلقت آفریده نشده بود آفریده شدند. امیرمومنان درباره خودشان دو سر فرمودند که اگر نمی فرمودند سر دائمی می بود و کسی نمی توانست آن را بگوید.
آدم هنوز لابلای خاک و گل و آب بود، من ولی الله بودم.
در پنهان با 124 هزار پیامبر بودم و در آشکار با پیامبر.
دانش امیرالمومنین علیه السلام شعاع دانش خداست. علمی که به آن حضرت عطا شد با توجهی که در آثار حضرت دیده می شود فراگیر به همه مسائل ملکی و ملکوتی است. کسی قبل از او نگفت و بعد از او هم تا الان کسی نگفته است. هرچه می خواهید از من بپرسید. در وجود امیر مومنان نمی دانم نبود. یعنی علم او نور مطلق بود و این دانش زمانی که جوان بود، طبق آخرین آیه سوره رعد، در وجود او موج می زد.
این آیه به پیامبر خطاب می کند:
«وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ کَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ»
«و کافران بر تو اعتراض کنند که تو رسول خدا نیستی، بگو: تنها گواه بین من و شما خدا و عالمان حقیقی به کتاب (خدا که انبیاء و اولیاء و علماء ربّانیند) کافی خواهد بود.»
یقینا این کتابی که در آیه آمده است قرآن نیست. قرآن را که، خدا با آن شهادت به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می دهد. این کتاب یا لوح محفوظ است یا کتاب محو و اثبات است و یا کتاب هستی است. غیر از این نمی تواند باشد. «وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ» آن کسی که مطلق علم کتاب در نزد اوست. این امیرالمومنین است که زمانی که این آیه نازل شده، احتمالا حضرت در سن شانزده هفده سالگی بوده است. طبق فرموده امام صادق علیه السلام یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر داریم. وجود نوری و روحی پیامبر و امیر مومنان طبق مهمترین روایات ما زمانی که هنوز خلقت آفریده نشده بود آفریده شدند. امیرمومنان درباره خودشان دو سر فرمودند که اگر نمی فرمودند سر دائمی می بود و کسی نمی توانست آن را بگوید.
آدم هنوز لابلای خاک و گل و آب بود، من ولی الله بودم.
در پنهان با 124 هزار پیامبر بودم و در آشکار با پیامبر.
تاکنون نظری ثبت نشده است