- 2691
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 36 -40 سوره قیامة
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره قیامة- آیه 36 - 40
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدىً
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِىٍّ یُمْنَى
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ والْأُنثَى
أَلَیْسَ ذَ لِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن یُحْیِىَ الْمَوْتَى
ترجمه
آیا انسان مى پندارد که به حال خود رها مىشود؟
آیا او قطره اى از منى نبود که (در رحم) ریخته مىشد؟
سپس خون بسته اى شد و خداوند آن را آفرینش داد و استوار ساخت.
و دو جنس زن و مرد را از آن پدید آورد.
آیا این خدا قادر نیست که مردگان را زنده کند؟
این سوره با سوگند به قیامت شروع شد و با قدرت خداوند بر زنده کردن مردگان در قیامت پایان مىیابد.
کسانى که معاد را انکار مى کنند، خداوند را به درستى نشناخته اند، زیرا اگر با مردن انسان پرونده او محو شود، حکمت خدا زیر سؤال مى رود. چنانکه در این آیه مى فرماید: «أیحسب الانسان أن یترک سُدى» و در جاى دیگر مى فرماید: «أفحسبتم انّما خلقناکم عبثاً و انّکم الینا لاترجعون» آیا گمان مى برید ما شما را بیهوده آفریده ایم و شما به سوى ما باز نمىگردید؟
این آیات در ابتدا به حکمت الهى در برپاکردن قیامت اشاره مى کند و سپس به قدرت خداوند در آفرینش انسان که بیانگر امکان دوباره آفریدن اوست. البتّه خداوند نمونه هاى دیگرى از قدرت خود در مورد بازآفریدن را به دست پیامبرانش در این دنیا نشان داده است:
حضرت عیسى (ع) با دمیدن در دو پرنده اى که از گل درست کرده بود، آن را زنده کرد.
حضرت ابراهیم (ع) با صدا زدن پرنده هایى که گوشت آنها درهم کوبیده و مخلوط شده بود، آنها را دوباره زنده کرد.
هفتاد نفرى که همراه حضرت موسى (ع) به کوه طور آمدند و زمانى که خداوند در کوه تجلّى کرد مردند، خداوند متعال دوباره آنها را زنده کرد.
پیام ها
1- کسى که انسان را بىهدف و بىمسئولیّت مىپندارد، سزاوار تحقیرهاى مکّرر است. «أولى لک فاولى ثّم أولى لک فاولى أیحسب الانسان أن یترک سُدى»
2- خداوند حکیم است و انسان موجودى هدفدار، مسئول و مکلّف، پس باید قیامتى در کار باشد. «أیحسب الانسان أن یترک سدى»
3- بسیارى از محاسبات انسان باطل است. در آغاز سوره خواندیم: «أیحسب الانسان أن لن نجمع عظامه» و در پایان آن مىخوانیم: «أیحسب الانسان أن یترک سُدى»، آرى انسان موجودى خیالگرا است و اگر رهنمود انبیا نباشد منحرف مىشود. «یحسب... یحسب»
4- آفرینش نخستین، نشانهاى بر امکان و توان آفرینش بعدى است. «الم یک نطفة...»
5 - متکبّران بدانند که ضعیف و ناچیزند. «یتمطّى...من منىّ یمنى»
6- خداوند انسان را به صورت کامل و به دور از هر گونه کاستى و فزونى آفریده است. «فخلق فسوّى»
7- مطالعه در مراحل و چگونگى آفرینش انسان از راههاى معادشناسى است. «نطفة... علقة... الذکر و الانثى»
8 - تعادل میان جنسیّت دختر و پسر، نشانه قدرت و حکمت خداوند است. «فجعل منه الزوجین الذکر و الانثى»
9- اگر قیامتى در کار نباشد، آفرینش انسان بى معنا و بدون هدف مى شود. «أیحسب الانسان أن یترک سُدى... ألیس ذلک بقادرٍ على أن یحیى الموتى»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدىً
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِىٍّ یُمْنَى
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ والْأُنثَى
أَلَیْسَ ذَ لِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن یُحْیِىَ الْمَوْتَى
ترجمه
آیا انسان مى پندارد که به حال خود رها مىشود؟
آیا او قطره اى از منى نبود که (در رحم) ریخته مىشد؟
سپس خون بسته اى شد و خداوند آن را آفرینش داد و استوار ساخت.
و دو جنس زن و مرد را از آن پدید آورد.
آیا این خدا قادر نیست که مردگان را زنده کند؟
این سوره با سوگند به قیامت شروع شد و با قدرت خداوند بر زنده کردن مردگان در قیامت پایان مىیابد.
کسانى که معاد را انکار مى کنند، خداوند را به درستى نشناخته اند، زیرا اگر با مردن انسان پرونده او محو شود، حکمت خدا زیر سؤال مى رود. چنانکه در این آیه مى فرماید: «أیحسب الانسان أن یترک سُدى» و در جاى دیگر مى فرماید: «أفحسبتم انّما خلقناکم عبثاً و انّکم الینا لاترجعون» آیا گمان مى برید ما شما را بیهوده آفریده ایم و شما به سوى ما باز نمىگردید؟
این آیات در ابتدا به حکمت الهى در برپاکردن قیامت اشاره مى کند و سپس به قدرت خداوند در آفرینش انسان که بیانگر امکان دوباره آفریدن اوست. البتّه خداوند نمونه هاى دیگرى از قدرت خود در مورد بازآفریدن را به دست پیامبرانش در این دنیا نشان داده است:
حضرت عیسى (ع) با دمیدن در دو پرنده اى که از گل درست کرده بود، آن را زنده کرد.
حضرت ابراهیم (ع) با صدا زدن پرنده هایى که گوشت آنها درهم کوبیده و مخلوط شده بود، آنها را دوباره زنده کرد.
هفتاد نفرى که همراه حضرت موسى (ع) به کوه طور آمدند و زمانى که خداوند در کوه تجلّى کرد مردند، خداوند متعال دوباره آنها را زنده کرد.
پیام ها
1- کسى که انسان را بىهدف و بىمسئولیّت مىپندارد، سزاوار تحقیرهاى مکّرر است. «أولى لک فاولى ثّم أولى لک فاولى أیحسب الانسان أن یترک سُدى»
2- خداوند حکیم است و انسان موجودى هدفدار، مسئول و مکلّف، پس باید قیامتى در کار باشد. «أیحسب الانسان أن یترک سدى»
3- بسیارى از محاسبات انسان باطل است. در آغاز سوره خواندیم: «أیحسب الانسان أن لن نجمع عظامه» و در پایان آن مىخوانیم: «أیحسب الانسان أن یترک سُدى»، آرى انسان موجودى خیالگرا است و اگر رهنمود انبیا نباشد منحرف مىشود. «یحسب... یحسب»
4- آفرینش نخستین، نشانهاى بر امکان و توان آفرینش بعدى است. «الم یک نطفة...»
5 - متکبّران بدانند که ضعیف و ناچیزند. «یتمطّى...من منىّ یمنى»
6- خداوند انسان را به صورت کامل و به دور از هر گونه کاستى و فزونى آفریده است. «فخلق فسوّى»
7- مطالعه در مراحل و چگونگى آفرینش انسان از راههاى معادشناسى است. «نطفة... علقة... الذکر و الانثى»
8 - تعادل میان جنسیّت دختر و پسر، نشانه قدرت و حکمت خداوند است. «فجعل منه الزوجین الذکر و الانثى»
9- اگر قیامتى در کار نباشد، آفرینش انسان بى معنا و بدون هدف مى شود. «أیحسب الانسان أن یترک سُدى... ألیس ذلک بقادرٍ على أن یحیى الموتى»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است