display result search
منو
تفسیر آیه 77 سوره کهف

تفسیر آیه 77 سوره کهف

  • 1 تعداد قطعات
  • 13 دقیقه مدت قطعه
  • 233 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره کهف - آیه 77

فَانطَلَقَا حَتَّى‏ إِذَآ أَتَیَآ أَهْلَ قَرْیَةٍ اسْتَطْعَمَآ أَهْلَهَا فَأَبَوْاْ أَن یُضَیِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِیهَا جِدَاراً یُرِیدُ أَن یَنقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْراً

ترجمه

پس آن دو به راه خود ادامه دادند تا به اهل یک آبادى رسیدند، از اهل آنجا غذا خواستند، آنان از مهمان کردن آن دو سرباز زدند. پس آن دو در آنجا دیوارى را یافتند که در حال ریزش بود. خضر، دیوار را برپا کرد. (موسى با تعجّب) گفت: اگر مى‏خواستى براى این کار مزد مى‏ گرفتى!
ا
مردم از دادن غذا به موسى و خضر امتناع کردند، ولى خضر به تنهایى دیوارِ خراب را مجّانى تعمیر کرد.

پیام ها
1- هر دوره‏ى آموزشى، نیاز به حرکت دارد و تنوّع در مکان براى آموزش‏هاى جدید، یک ارزش است. «فانطلقا»
2- ملّتى که سقوط اخلاقى کند، از دادن نان به پیامبر اولواالعزم هم خوددارى مى‏کند. «اَبَوا أن یُضیّفوهما» (البتّه این در صورتى است که آنان را مى‏شناختند.)
3- آنان که از مهمانانى غریب پذیرایى نکنند، قابل نکوهش‏ اند. «فابَوا ...»
4- بى‏اعتنایى و بى‏ مهرى مردم، در کار ما تأثیر منفى نگذارد. «فابَوا أن یضیّفوهما»
5 - انبیا گاهى در شدّت نیاز به سر مى‏بردند. «اِستطعما»
6- گرچه نیازمندان به حداقل قناعت کنند، ولى کرامت انسانى مى ‏گوید که در حدّ ضیافت پذیرایى کنید. «اِستطعما... یُضیّفوهما»
7- لازم نیست مهمان همیشه آشنا باشد، از مهمان غریب و ابن‏السبیل هم باید پذیرایى کرد. «فابَوا أن یضیّفوهما»
8 - باید نواقص را اصلاح و تعمیر کرد، نه آنکه هر چیز عیب دار را بى‏ارزش پنداشت و از آن دست کشید. «فوجدا فیها جداراً ... فاقامه»
9- اولیاى الهى اهل کینه و انتقام نیستند. گرچه آنان را مهمان نکردند، ولى خضر به آنان خدمت کرد. «ابَوا أن یضیّفوهما - فاقامه»
10- پیامبران بر مال و جان مردم ولایت دارند که هرگونه تصرّف کنند و نیاز به کسب اجازه از مالک ندارند. «فاقامه»
11- همه جا منطقِ «اوّل معاش سپس کار» و«اوّل تأمین سپس تمکین»، درست نیست. پیامبرِ گرسنه، مجّانى کارگرى مى‏کند. «اَبَوا... فاقامه» وقتى نیاز را دیدیم، دست به کار شویم و منتظر دعوت و بودجه و همکار و آیین‏نامه نباشیم. «جداراً، فاقامه»
12- کار کردن براى خدا بدون گرفتن مزد، عیب نیست. «فاقامه»
13- وقتى کارى را مفید و لازم تشخیص دادیم، به انتقاد این و آن کارى نداشته باشیم. «لتّخذتَ علیه اجراً»
14- کار کردن و مزد گرفتن و اجیر شدن ننگ نیست. «لتّخذتَ علیه اجراً»
15- اولیاى خدا براى پول کار نمى‏کنند. «لو شئتَ لتّخذتَ علیه اجراً»

منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 13:34

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی