سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره حشر- آیه 9
وَ الَّذِینَ تَبَوَّءُو الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لَا یَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّآ أُوتُواْ وَ یُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
ترجمه
و کسانى که در دارالهجره (مدینه) و ایمان، قبل از مهاجران جاى گرفتند و کسانى را که (از مکّه) به سویشان هجرت نمودند دوست مىدارند و در دل، نیازى به آنچه (از فیئ) به مهاجران داده شده احساس نمىکنند و اگرچه خود شدیداً در فقر هستند ولى مهاجران را بر خود مقدّم مىدارند و کسانى که از بخل نفس محافظت شوند، آنان همان رستگارانند.
«تبوّؤ» از «بواء» به معناى نزول و جاى گرفتن در مکان است. «خصاصة»، به فقرى که سبب شکاف زندگى شود گفته مىشود و «یوق» از «وقایه» به معنى حفاظت و کنترل است، «شُحّ» به معناى بخل همراه با حرص است.
در کنار بهرهمند کردن مهاجران از فیئ، خداوند به ستایش انصار و مردم مدینه مىپردازد که آنان، هم خانههایشان را براى مهاجران آماده کردند و هم ایمانشان را کامل نمودند که تمام دستورات را بدون دغدغه عمل کردند.
در حدیث مى خوانیم: امام جواد (ع) از اول شب تا صبح فقط یک دعا مىکرد: «الّلهم قنى شُحّ نفسى» خدایا! مرا از بخل نفسانى ام حفظ کن. راوى مى گوید: به امام گفتم: جانم فدایت! من جز این یک دعا از شما نشنیدم! امام فرمود: «فاىّ شىء اشد من الشّحّ» چه چیزى خطرناکتر از بخل است.
در حدیث دیگرى مىخوانیم: «لایجتمع الشحّ و الایمان فى قلب رجل مسلم»، بخل و ایمان در دل یک مسلمان جا نمى گیرد.
ایثار، یک کمال است امّا نباید موجب خروج از حدّ اعتدال شود، چنانکه قرآن در آیه 67 سوره فرقان، در وصف عباد الرّحمن مىفرماید: «و الّذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواماً»، آنان در انفاق، نه زیاده روى مى کنند و نه کوتاهى، بلکه راهى میانه را در پیش مى گیرند.
این موضوع، در روایتى از امام صادق (ع) نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
پیام ها
1- بستر سازى براى ارائه خدمات به دیگران یک ارزش است. «تبوّؤ الدار»
2- هم ظاهر آراسته لازم است و هم باطن. «تبوّؤ الدار و الایمان»
3- محبّت به اهل ایمان مرز و بوم ندارد. «یحبّون من هاجَرَ الیهم»
4- از ایثار و روحیات خوب دیگران نام ببرید. «یحبّون... یؤثرون»
5 - دوستى پایدار آن است که به خاطر کمالات، افراد را دوست بداریم، نه به خاطر نام و قبیله و چشمداشت. «یحبّون من هاجر»
6- تظاهر به کمال ارزش ندارد، کمال آن است که در عمق جان باشد. «لایجدون فى صدورهم حاجة»
7- در ستایش از گروهى، نباید از گروه دیگر غافل شد تا ایجاد حساسیّت شود. در آیه قبل از مهاجرین ستایش شد و این آیه از انصار ستایش مىکند. «یحبون من هاجر الیهم»
8 - مهمتر از مهماندوستى، مهاجر دوستى است، زیرا مهمان چند روزى بیشتر نیست، ولى مهاجر مدّتهانزد انسان مىماند. «یحبون من هاجر الیهم»
9- در تجلیل، سلسله مراتب و سوابق حفظ شود. اول مهاجران(آیه قبل) بعد انصار(این آیه) و در آیه بعد از تابعین ستایش شده است.
10- خداوند از افرادى که حسد ندارند ستایش مىکند. (معمولاً حسادتها به هنگام تقسیم مال جلوه مىکند. با اینکه پیامبر، فیئ را تنها به مهاجران داد ولى انصار چشمداشتى نداشتند.) «لایجدون... حاجة مما اوتوا»
11- طبع بلند و دید وسیع، مورد ستایش قرآن است. «لایجدون فى صدورهم حاجة»
12- اظهار دوستى کافى نیست، دوستىِ عملى لازم است. «یحبّون... یؤثرون»
13- بخشش با وجود نیاز مهمتر است. «یؤثرون... و لو کان بهم خصاصة»
14- رستن از بخل، مایه رستگارى است. «مَن یوق شحّ نفسه... هم المفلحون»
15- بخل با نفس عجین است. اگر کسى از بخل دور شود نه تنها از مال بلکه از جان نیز مى تواند بگذرد. «یوق شحّ نفسه»
16- بخیل، رستگار نمى شود. «مَن یوق شحّ نفسه فاولئک هم المفلحون»
17- نجات از بخل، با کمک و امداد الهى ممکن است. کلمه «یوقَ» مجهول آمده، زیرا بازدارنده خداوند است.
18- بسیارى از کمالات، مربوط به نجات از بخل است. جمله «یوق شح نفسه» به عنوان کلید، در آخر آیه آمده است.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَ الَّذِینَ تَبَوَّءُو الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لَا یَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّآ أُوتُواْ وَ یُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
ترجمه
و کسانى که در دارالهجره (مدینه) و ایمان، قبل از مهاجران جاى گرفتند و کسانى را که (از مکّه) به سویشان هجرت نمودند دوست مىدارند و در دل، نیازى به آنچه (از فیئ) به مهاجران داده شده احساس نمىکنند و اگرچه خود شدیداً در فقر هستند ولى مهاجران را بر خود مقدّم مىدارند و کسانى که از بخل نفس محافظت شوند، آنان همان رستگارانند.
«تبوّؤ» از «بواء» به معناى نزول و جاى گرفتن در مکان است. «خصاصة»، به فقرى که سبب شکاف زندگى شود گفته مىشود و «یوق» از «وقایه» به معنى حفاظت و کنترل است، «شُحّ» به معناى بخل همراه با حرص است.
در کنار بهرهمند کردن مهاجران از فیئ، خداوند به ستایش انصار و مردم مدینه مىپردازد که آنان، هم خانههایشان را براى مهاجران آماده کردند و هم ایمانشان را کامل نمودند که تمام دستورات را بدون دغدغه عمل کردند.
در حدیث مى خوانیم: امام جواد (ع) از اول شب تا صبح فقط یک دعا مىکرد: «الّلهم قنى شُحّ نفسى» خدایا! مرا از بخل نفسانى ام حفظ کن. راوى مى گوید: به امام گفتم: جانم فدایت! من جز این یک دعا از شما نشنیدم! امام فرمود: «فاىّ شىء اشد من الشّحّ» چه چیزى خطرناکتر از بخل است.
در حدیث دیگرى مىخوانیم: «لایجتمع الشحّ و الایمان فى قلب رجل مسلم»، بخل و ایمان در دل یک مسلمان جا نمى گیرد.
ایثار، یک کمال است امّا نباید موجب خروج از حدّ اعتدال شود، چنانکه قرآن در آیه 67 سوره فرقان، در وصف عباد الرّحمن مىفرماید: «و الّذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواماً»، آنان در انفاق، نه زیاده روى مى کنند و نه کوتاهى، بلکه راهى میانه را در پیش مى گیرند.
این موضوع، در روایتى از امام صادق (ع) نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
پیام ها
1- بستر سازى براى ارائه خدمات به دیگران یک ارزش است. «تبوّؤ الدار»
2- هم ظاهر آراسته لازم است و هم باطن. «تبوّؤ الدار و الایمان»
3- محبّت به اهل ایمان مرز و بوم ندارد. «یحبّون من هاجَرَ الیهم»
4- از ایثار و روحیات خوب دیگران نام ببرید. «یحبّون... یؤثرون»
5 - دوستى پایدار آن است که به خاطر کمالات، افراد را دوست بداریم، نه به خاطر نام و قبیله و چشمداشت. «یحبّون من هاجر»
6- تظاهر به کمال ارزش ندارد، کمال آن است که در عمق جان باشد. «لایجدون فى صدورهم حاجة»
7- در ستایش از گروهى، نباید از گروه دیگر غافل شد تا ایجاد حساسیّت شود. در آیه قبل از مهاجرین ستایش شد و این آیه از انصار ستایش مىکند. «یحبون من هاجر الیهم»
8 - مهمتر از مهماندوستى، مهاجر دوستى است، زیرا مهمان چند روزى بیشتر نیست، ولى مهاجر مدّتهانزد انسان مىماند. «یحبون من هاجر الیهم»
9- در تجلیل، سلسله مراتب و سوابق حفظ شود. اول مهاجران(آیه قبل) بعد انصار(این آیه) و در آیه بعد از تابعین ستایش شده است.
10- خداوند از افرادى که حسد ندارند ستایش مىکند. (معمولاً حسادتها به هنگام تقسیم مال جلوه مىکند. با اینکه پیامبر، فیئ را تنها به مهاجران داد ولى انصار چشمداشتى نداشتند.) «لایجدون... حاجة مما اوتوا»
11- طبع بلند و دید وسیع، مورد ستایش قرآن است. «لایجدون فى صدورهم حاجة»
12- اظهار دوستى کافى نیست، دوستىِ عملى لازم است. «یحبّون... یؤثرون»
13- بخشش با وجود نیاز مهمتر است. «یؤثرون... و لو کان بهم خصاصة»
14- رستن از بخل، مایه رستگارى است. «مَن یوق شحّ نفسه... هم المفلحون»
15- بخل با نفس عجین است. اگر کسى از بخل دور شود نه تنها از مال بلکه از جان نیز مى تواند بگذرد. «یوق شحّ نفسه»
16- بخیل، رستگار نمى شود. «مَن یوق شحّ نفسه فاولئک هم المفلحون»
17- نجات از بخل، با کمک و امداد الهى ممکن است. کلمه «یوقَ» مجهول آمده، زیرا بازدارنده خداوند است.
18- بسیارى از کمالات، مربوط به نجات از بخل است. جمله «یوق شح نفسه» به عنوان کلید، در آخر آیه آمده است.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است