display result search
منو
تفسیر آیه 1 سوره طلاق

تفسیر آیه 1 سوره طلاق

  • 1 تعداد قطعات
  • 26 دقیقه مدت قطعه
  • 537 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره طلاق- آیه 1

یَآ أَیُّهَا النَّبِىُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَآءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُواْ الْعِدَّةَ وَاتَّقُواْ اللَّهَ رَبَّکُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُیُوتِهِنَّ وَلَا یَخْرُجْنَ إِلَّا أَن یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَیَّنَةٍ وَتِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِى لَعَلَّ اللَّهَ یُحْدِثُ بَعْدَ ذَ لِکَ أَمْراً

ترجمه
اى پیامبر! هرگاه خواستید زنان را طلاق دهید، پس در زمان عِدِّه، آنان را طلاق دهید. زمانى که از عادت ماهانه پاک شده و هنوز با شوهر همبستر نشده‏ اند] و حساب (ایّام) عدّه را نگه دارید و از خدایى که پروردگار شماست پروا کنید. (در ایّام عدّه،) نه شما آنان را از خانه بیرون کنید و نه آنان بیرون روند، مگر آنکه مرتکب کار زشت آشکارى شوند (که در این صورت اخراجشان مجاز است). این دستورات، حدود خداست و هرکس از حدود الهى تجاوز کند، به خویش ستم کرده است. تو نمى‏ دانى، شاید خداوند بعد از این، امر تازه‏اى پدید آورد.

«أحصوا» از «اِحصاء» به معناى شمارش و اصل آن، «حِصى» به معناى سنگریزه است، زیرا در قدیم با ریگ و سنگریزه، حساب را نگه مى‏داشتند.
مراد از «فاحشة مبیّنة»، زنا دادن یا آزار اهل خانه است که مجوّز اخراج همسر مطلّقه از خانه مى ‏شود.
از زمانى که مرد همسرش را طلاق مى‏ دهد، زن باید تا سه بار عادت ماهیانه و پاک شدن از آن صبر کند و سپس اگر خواست شوهر دیگرى اختیار کند. به این فاصله زمانى، «عدّه» مى‏گویند و زن باید خود حساب آن را داشته باشد. در دوره عدّه، مرد وظیفه دارد نفقه همسر مطلقه را پرداخت کند و نمى ‏تواند او را در طلاق رجعى از منزل خارج کند. البتّه در این صورت، زن نیز نمى‏تواند بدون اجازه مرد از منزل خارج شود.
در دوران عدّه، مرد حق دارد به همسر خود رجوع کند و زندگى را دوباره از سرگیرند، بدون آنکه نیاز به اجراى عقد مجدّد باشد. شاید یکى از فلسفه‏هاى قراردادن عدّه و این فاصله سه ماهه براى زن، آن هم در خانه شوهر، همین امکان بازگشت باشد تا جدایى به آسانى و شتاب‏زده محقّق نشود. «لعلّ اللّه یحدث بعد ذلک امراً»
اسلام براى جلوگیرى از طلاق بى مورد، محدودیت‏هایى را وضع کرده است. از جمله آن که رجوع به همسر بعد از سه بار طلاق، دیگر حرام ابدى مى‏ شود و نمى ‏توانند رجوع کنند، پس از آن تنها با وجود محلّل مى ‏تواند دوباره او را به عقد خود درآورد. در حدیث مى‏خوانیم که امام رضا (ع) در مورد دلیل نیاز به محلّل فرمودند: تا مردم، طلاق را سبک و ساده نپندارند: «لئلا یوقع النّاس الاستخفاف بالطّلاق»
قرآن مى‏فرماید: «فامساکٌ بالمعروف» یا با خوبى همسرتان را نگاه دارید، «او تسریح باحسان» یا با نیکى از هم جدا شوید و هیچ‏کس حق ندارد زن را با بدرفتارى نگاه دارد که در این صورت حاکم اسلامى از زن حمایت مى‏کند.
نگاهى به مسئله طلاق‏
در اسلام، مبغوض‏ ترین حلال‏ها، طلاق است. پیامبر گرامى اسلام مى‏فرماید: ازدواج کنید و طلاق ندهید که با طلاق، عرش خدا به لرزه در مى‏ آید: «تزوّجوا و لا تطلّقوا فانّ الطلاق یهتزّ منه العرش» البته طلاق یک راه حلّ و گاهى ضرورت است.
در مورد چگونگى طلاق چند نظریه وجود دارد:
الف) طلاق، باید به راحتى قابل انجام و بدون هیچ قیدى باشد که این امر مورد سوء استفاده افراد هوسباز و عیّاش قرار مى‏ گیرد، و زن را فقط براى هوس‏هاى زود گذر خود مى‏ خواهند.
ب) طلاق باید به کلّى ممنوع باشد که کلیسا طرفدار این نظریه است. در حالى که ممنوعیّت طلاق سبب مى‏شود تا مردان و زنانى که با هم توافق ندارند، تا پایان عمر بسوزند و بسازند و یا مخفیانه همسر دیگرى اختیار کنند.
ج) طلاق باید به دست زن باشد. در این فرض آمار طلاق بالا مى ‏رود، زیرا زنان عاطفى‏ تر و زود رنج‏ترند و در برخورد با مشکلات زندگى، اقدام به طلاق مى ‏کنند و زندگى‏ هاى بسیارى به اندک رنجى از هم متلاشى مى‏گردد.
د) طلاق باید به دست مرد باشد، امّا در چارچوب قانون و با نظارت کامل حاکم اسلامى که مسئول جلوگیرى از ظلم وبرقرارى عدالت است. البتّه در مواردى که زن متقاضى طلاق است، حاکم اسلامى به تقاضاى او رسیدگى کرده و در صورت لزوم، حکم به طلاق و جدایى مى ‏دهد.
در اسلام، طلاق باید تابع شرایط و قوانین خاص باشد و به مسائل اخلاقى پاى بند باشد. همان گونه که جنگ با دشمن نیز شرایط دارد و حق ندارید آب آشامیدنى را مسموم و درختان را نابود سازید و یا به کودکان و زنان و سالمندان و اسرا ظلم نمایید.
عوامل و زمینه‏ هاى اختلاف و جدایى‏
1. بداخلاقى‏
از مهم‏ترین عوامل طلاق، بد اخلاقى زن و شوهر نسبت به یکدیگر است. در روایت مى‏خوانیم که حضرت على‏ (ع) فرمود: هر کس بد اخلاق باشد، خانواده‏اش آزرده خواهند شد. «من ساء خلقه ملّهُ اهله»
2. هوس رانى‏
اسلام، به زنان و مردان سفارش مى‏ کند که از چشم چرانى و نگاه به نامحرم به قصد لذت خوددارى کنند و علاوه بر آن به زنان توصیه مى‏ کند که خود را از نامحرمان بپوشانند و در اجتماع به جلوه‏ گرى و دلربایى نپردازند.
امام صادق‏ (ع) فرمود: چه بسا نگاهى کوتاه که حسرت و پشیمانى طولانى را به دنبال دارد. «کم من نظرةٍ اورثت حسرةً طویلة»
و در حدیث دیگرى فرمودند: نسبت به زنان مردم عفاف داشته باشید تا عفت زنان شما حفظ شود. «عفّوا عن نساء الناس یعفّ عن نساءکم»
در روایات آمده است که در زمان حضرت داود (ع)، مردى با زنى رابطه نامشروع داشت. خداوند به آن زن الهام کرد که به مرد بگوید: هر وقت متعرّض زنى شوى، مردى هم متعرّض زن تو خواهد شد. هنگامى که آن مرد به خانه بازگشت، غریبه‏اى را نزد همسر خود یافت. او را دستگیر و نزد حضرت داود آورد و شکایت کرد. خداوند به حضرت داود وحى کرد که به او بگو: از هر دست بدهى، از همان دست مى ‏گیرى.
3. بى ‏توجّهى زن و مرد به نیازهاى یکدیگر
پیامبر اکرم‏ مى‏ فرمایند: در پیشگاه خداوند متعال نشستن مرد نزد همسرش، از اعتکاف در مسجد من محبوب‏تر است. «جلوس المرء عند عیاله احبُّ الى اللّه تعالى من الاعتکاف فى مسجدى هذا»
امام صادق‏ (ع) فرمود: سزاوار نیست که زن رسیدگى به خود نکند و از آراستگى و زیبائى که سبب شیرین شدن زندگى خانوادگى است دست بردارد. «لاینبغى للمرئة ان تعطّل نفسها»
حسن بن جهم مى‏گوید: امام کاظم را در حالى که موهاى خود را رنگ کرده بود مشاهده کردم. امام‏ که تعجّب مرا دیدند فرمودند: آراستگى شوهر بر عفّت زنان مى‏ افزاید و زنانى عفت را کنار مى‏ گذارند که شوهرانشان آراستگى ظاهر را ترک مى‏ کنند. «ان التهیئة ممّا یزید فى عفّة النّساء و لقد ترک النّساء العفة لترک ازواجهن التهیئة»، سپس فرمودند: همان گونه که شما نمى‏ پسندید همسرانتان را بدون آراستگى ببینید، آنان نیز همین گونه‏ اند.
راه‏هاى حلّ اختلاف پیش از طلاق‏
1. دادگاه خانوادگى‏
اسلام سفارش نموده است که در موارد اختلاف بین زن و شوهر، افراد دلسوزى از هر دو طرف به عنوان حَکَم انتخاب شوند و مورد اختلاف را بررسى و آن را رفع نمایند.
در این شیوه، اختلافات پیش آمده در همان مراحل اوّلیه حل مى‏ شوند و کار زوجین به طلاق و دادگاه کشیده نخواهد شد. «و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حَکماً من اهله و حَکماً من اهلها...»
2. حضور دو شاهد عادل‏
بر اساس احکام اسلام، براى انجام طلاق بایستى دو شاهد عادل حضور یابند و طلاق را گواهى نمایند که این امر، مانعى بر سر راه طلاق خواهد بود زیرا:
اوّلاً: کراهت و قبح طلاق در جامعه سبب مى‏شود که افراد معمولاً از این که شاهد و گواه بر طلاق و از هم پاشیدن خانواده‏اى باشند، خوددارى کنند.
ثانیاً: افرادى که به عنوان شاهد و گواه دعوت مى‏شوند، سعى در برقرارى آشتى و صلح بین زوجین دارند.
3. قرار دادن عدّه‏
عدّه در واقع تأخیر از زمان تصمیم تا اقدام است. اسلام به مردان دستور مى‏ دهد که همسران مطلّقه خود را تا پایان زمان عدّه در خانه نگاهدارى کنند و هزینه‏ هاى آنان، اعم از خوراک و پوشاک را بر عهده گیرند. طبیعى است که معاشرت و مصاحبت مرد با همسر مطلّقه در طىّ این مدّت سبب مى‏ گردد که هیجان آنها فروکش نموده و با فرصت و دقّت بیشترى به پیامدهاى طلاق بیندیشند و چه بسا در این مدّت زوجین زندگى مشترک را دوباره از سر گیرند.
امام باقر(ع) مى‏فرماید: زن طلاق داده شده که در خانه شوهر است، خود را آرایش کند و عطر بزند و لباس‏هایى که مرد دوست دارد بپوشد، تا با عقل و درایت بیشترى تصمیم بگیرند و دوباره به همسرش رجوع کند و زندگى را از سر بگیرند. «المطلقة تکتحل و تختضب و تطیب و تلبس ما شانت من الثیاب، لان اللّه عزّ و جلّ یقول لعلّ اللّه یحدث بعد ذلک امراً لعلّها ان تقع فى نفسه فیراجعها»
فلسفه عدّه طلاق‏
شکى نیست که تمام احکام الهى داراى حکمت و مصلحتى است که با انجام و ترک آن عمل مى‏توان به آن رسید یا از مفاسدى جلوگیرى کرد، گرچه همه آن را ندانیم. از جمله دستور به عدّه نگه داشتن زن به هنگام طلاق است که با کمى تفکّر مى‏ توان حکمت‏هایى براى آن بیان کرد:
1. حفظ حریم زوجیّت. اسلام ازدواج را امرى مقدس مى ‏داند و براى آن حریم و شعاعى قائل است و نگاهداشتن عدّه سبب حفظ این حریم خواهد بود.
2. نَسب فرزندان. عدّه نگاهداشتن سبب مى‏ شود تا از اختلاط نطفه شوهران مختلف جلوگیرى شود و نسبت فرزند به پدر خود که سرچشمه حقوق فراوانى است، حفظ گردد.
3. مهلتى براى بازگشت دوباره به زندگى.
علاوه بر آنکه رجوع مرد به همسرى که طلاق داده، مزایایى بر ازدواج مجدّد دارد از جمله:
الف) زندگى با همسر جدید نیاز به تجربه جدید دارد، ولى زندگى با همسر سابقش، زندگى همراه با تجربه است.
ب) رفتن به سراغ همسر جدید، هزینه‏ هاى جدیدى را بر عهده مرد قرار مى‏دهد.
ج) گاهى بازگشت به زندگى قبلى، موقعیّت اجتماعى زن و مرد را در جامعه حفظ مى‏کند و کدورت‏هایى را که در اثر طلاق بوجود مى‏آید، برطرف مى‏ کند.
د) فرزندانى که کانون گرم خانوادگى آن‏ها در اثر طلاق متلاشى شده بود، دوباره به آغوش خانواده باز مى‏ گردند و لطمه‏ روحى که در اثر طلاق خورده‏ اند، جبران مى‏ شود.
ه) گاهى بازگشت به زندگى، روحیه گذشت و صبر و ایثار را در زندگى شکوفا مى‏ کند.

پیام ها
1- مخاطب قراردادن پیامبر، در ابلاغ دستورات کلى که عموم مردم مخاطب آن هستند، هم نشانه احترام به آن پیامبر است و هم لزوم نظارت آن حضرت بر حسن اجراى حدود الهى. «یا ایها النبى اذا طلقتم»
2- براى بیان اهمیّت دستور و ایجاد انگیزه در سایرین، شخص اوّل را مورد خطاب قرار دهید. «یا ایها النبى اذا طلقتم»
3- عقد ازدواج زمان خاصى ندارد ولى طلاق باید در زمانى باشد که شروع عدّه ممکن باشد، یعنى زن در عادت ماهانه نباشد و مرد نیز در پاکى پس از عادت، با همسرش آمیزش نکرده باشد. «فطلّقوهنّ لعدّتهن»
4- طلاق به دست مرد است. «طلقتم، طلقوهنّ»
5 - براى حفظ نظام خانواده، قانون طلاق همراه با شرایطى سرعت گیر قرار داده شده است. «طلّقوهنّ لعدّتهن»
6- زمان بندى در احکام الهى را با دقّت مراعات کنیم. «احصوا العدّة»
7- جدایى و طلاق نباید همراه با گناه باشد. «طلقتم... اتقوا اللّه»
8 - رعایت تقوا در امر طلاق و خصوصاً عدّه آن، از سوى مرد و زن لازم است. «احصوا العدّة و اتّقوا اللّه»
9- ربوبیّت الهى، مقتضاى پروا و تقواست. «اتقوا اللّه ربّکم»
10- زن طلاق داده شده تا زمانى که در حال عدّه است، گویا در منزل خودش ساکن است و حق سکونت از او سلب نمى‏ شود. «لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ»
11- طلاق نباید همراه با اهانت و تحقیر زن باشد. «لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ»
12- راه‏هاى منّت گذاردن و منّت کشیدن را مسدود کنید. براى این که شوهر منّت نگذارد و زن منّت نکشد، خدا مى ‏فرماید: خانه خودش است. «من بیوتهنّ»
13- زنان، طلاق را پایان کار نبینند و در خانه بمانند، شاید که مرد منصرف شود و دوباره به آنان رجوع کند. «لایخرجن»
14- خراب کردن پل‏ه اى پشت سر و بستن راه‏هاى آشتى ظلم به خود است. «لاتخرجوهنّ... لایخرجن... فقد ظلم نفسه»
15- گنهکار بى حیا که حریم ‏ها را شکسته، حرمت ندارد و مستحق تحقیر است. «لا تخرجوهنّ... الاّ أن یأتین بفاحشة مبیّنة»
16- سوء استفاده از قانون ممنوع. (زن نمى‏تواند از حق مسکن خود سوء استفاده کند و براى انتقام گرفتن از شوهر، خانه را تبدیل به محیطى براى فحشا و منکر نماید). «الاّ ان یأتین بفاحشة مبیّنة»
17- اخراج زن از منزل، به شرطى است که فحشاى او روشن و ثابت شده باشد و سوء ظن کافى نیست. «الاّ ان یأتین بفاحشة مبیّنة»
18- مردان نباید به خاطر تأمین نفقه و مسکن، منّتى بر همسران مطلقه خود داشته باشند، زیرا این حکم خداست. «تلک حدود اللّه»
19- زنان نباید به خاطر محدود شدن در خانه نگران شوند، زیرا این محدودیّت را خداوند حکیم مقرر فرموده است. «تلک حدود اللّه»
20- نادیده گرفتن دستورات خداوند و شکستن حدود الهى، ظلم به خویش است، نه خداوند. «و من یتعدّ حدود اللّه فقد ظلم نفسه»
21- ما بر اساس اطلاعات و شناخت خود، تصمیم مى‏گیریم و از آینده بى‏خبریم، با توکل بر خداوند، به آینده امیدوار باشیم. «لا تدرى لعلّ اللّه...»
22- در اسلام یأس ممنوع است و انسان مسلمان باید به آینده خوش بین باشد. «لعل اللّه یحدث بعد ذلک امراً» (هنگام طلاق که طرفین نگرانند، نیاز به دلدارى و تسلّى دارند)
23- حوادث تلخ را به فال نیک بگیریم. «طلّقتم النساء... لعلّ اللّه یحدث بعد ذلک امراً»
24- تقوا و حدود الهى را مراعات کنید، آینده را هم به خدا بسپارید. «اتقوا اللّه... تلک حدود اللّه... لعل اللّه یحدث بعد ذلک امراً»
25- همواره لطف الهى را منحصر در وضع موجود نبینید، چه بسا جدایى‏ها که عامل رسیدن به وضع مطلوب‏تر مى‏ شود. «لعل اللّه یحدث بعد ذلک امراً»

توضیحات
سیماى سوره طلاق‏
سوره طلاق دوازده آیه دارد و در مدینه نازل شده است.
هفت آیه نخستین این سوره، پیرامون موضوع طلاق و احکام و مسائل مربوط به آن است و به همین جهت نیز، «طلاق» نام گذارى شده است.
بخش دوم سوره، عاقبت دو گروه را بیان مى‏دارد نخست کسانى‏ که از فرمان خدا سرپیچى کرده و به کیفر شدید رسیده‏ اند، دوم کسانى‏که با عمل صالح و پیروى ازپیامبران، مشمول هدایت‏هاى ویژه الهى و نعمت‏هاى بهشتى گردیده ‏اند.


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 26:16

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی